بحران خروج نخبگان و متخصصان

بحران خروج نخبگان و متخصصان

بحث در مورد مهاجرت و خروج نیروها و سرمایه‌های کارآمد از کشور مدت‌های زیادی است که نقل جلسه‌های مختلف است. نگرانی از فرار مغزها و سرمایه‌های فکری و انسانی از کشور همیشه برای آن‌ها که دل در گرو وطن دارند، وجود داشته است. البته دیدگاه‌های گوناگونی وجود دارد که گاه مهاجرت را موضوعی پذیرفته شده می‌دانند که در همه‌ی جوامع دنیا اتفاق می‌افتد و گاهی آن را برای کسب تجربه و برگشت دوباره به میهن عنوان می‌کنند و ده‌ها دلیل و توجیه دیگر که هر یک در جای خود می‌تواند درست باشد. خروج سرمایه و سرمایه‌گذاران نیز به همین میزان می‌تواند نگران‌کننده باشد. اما این‌ها فقط دیدگاه‌ها در مورد اصل مهاجرت‌ها بدون صحبت کردن در مورد دلیل این مسافرت‌هایی است که پیامدهای آن می‌تواند تهدیدها و فرصت‌های مختلفی را پیش روی جامعه بگذارد.

اکنون چند سالی است که هم مقصد و هم دلیل مهاجرت‌ها تغییر کرده است. مقصد بسیاری، همین کشورهای همسایه در چند قدمی ایران و دلیل‌ها بسیار پیش پا افتاده و گاهی باورناپذیر شده است. تا همین چند وقت پیش در حوزه‌ی فناوری اطلاعات بسیاری از شرکت‌های فعال، بدون مهاجرت متخصصان هم از نیرو خالی شده بودند و متخصصان این حوزه به‌صورت کار آزاد با شرکت‌های خارج از کشور همکاری داشتند، هرچند این موضوع در گذشته نیز وجود داشت و شرکت‌‌هایی در زمینه‌ی طراحی‌های پیچیده‌ی حـوزه‌ی الکترونیک، تعدادی از متخصصان داخلی را گردهم آورده بودند تا به آن سوی مرزها خدمات فناورانه ارایه کنند. موضوعی که هم سبب ماندگاری متخصصان بود و هم ارزآوری خوبی برای کشور به‌دنبال داشت. برای متخصصان هم این دلگرمی وجود داشت که دستمزدهای ارزی و هزینه‌های ریالی داشتند بی آن‌که رنج غربت را بر خود و خانواده‌ی خود هموار کنند. کسب‌وکارهایی که این روزها کم رونق شده است.

چندی پیش رئیس جهاد دانشگاهی که هم اکنون معاون علمی و فناوری رئیس جمهور است از مهاجرت شرکت‌های دانش‌بنیان به کشورهای همسایه و غیرهمسایه خبر داده بود و در پیامد این مهاجرت نگران‌کننده هشدار داده بود که اگر در گذشته یک متخصص راهی کشورهای دیگر می‌شد، پس از آن‌که جای پای محکمی در آن ‌سوی مرزها پیدا می‌کرد،‌ دوستان و همراهان گذشته‌ی خود را تشویق به پیوستن به این موج مهاجرت می‌نمود و اکنون مهاجرت هر شرکت دانش‌بنیان، زمینه‌ای برای خروج چند شرکت دانش‌بنیان دیگر با انبوهی از تجربه و سرمایه‌ی انسانی است.

این‌که ایران یکی از بزرگ‌ترین تربیت‌کنندگان متخصصان علوم مهندسی است زمانی می‌تواند افتخارآفرین باشد که دگرگونی و تغییر شگرفی در کشور ایجاد نماید اما وقتی به یکی از بزرگ‌ترین صادرکنندگان متخصص و نخبه و سرمایه تبدیل می‌شویم، جای نگرانی دارد. این‌که یک کشور در حال توسعه که باید محل ورود نیروهای متخصص و سرمایه‌گذاران خارجی باشد تا بتواند توسعه‌ی پایدار سال‌های آینده را رقم بزند، به‌طور مرتب سرمایه‌های مادی و از آن مهم‌تر سرمایه‌های انسانی خود را از دست بدهد، نگران‌کننده است. ما چه می‌کنیم که آن‌ها می‌روند؟ آن سوی مرزها چه می‌کنند که شهروندان توانمند ما را به خود می‌خوانند؟ اینجا دنیایی از کار بر زمین مانده و آن‌جا دنیایی از متخصص از وطن رانده.

در جامعه‌ی کشاورزی گذشته تعداد نیروهای کار هر خانواده نشان‌دهنده‌ی قدرت و توان اقتصادی آن خانواده بود. هنوز هم این قاعده در دنیای ارتباطات و عصر اطلاعات هم‌چنان برای یک کشور پابرجا است. آلمان ویران و ورشکسته‌ی پس از جنگ جهانی به کمک بازوان نیروهای کار و اندیشه‌های وطن‌پرستانه متخصصان خود به بزرگ‌ترین قدرت صنعتی و اقتصادی اروپا، دومین قدرت سرمایه‌گذار جهانی و چهارمین قدرت اقتصادی دنیا تبدیل شد. ۷۰ درصد اقتصاد آلمان را صنعت قدرتمند و پیشرفته‌ی آن تشکیل می‌دهد و ۷۲ درصد از نیروی کار این کشور در بخش صنعت مشغول به کار هستند. نتیجه‌ی سال‌ها پژوهش، فناوری و آموزش و پرورش و توجه به توان نیروهای متخصص و مهارت‌آموزان آلمانی، امروز در بیش از 28درصد کل تولید ناخالص اروپا نمایان شده است و اخبار نوآوری‌ها و فناوری‌های برتر آلمان که هم‌اکنون بخشی از صنعت آن را مهاجران دیگر کشورها می‌چرخانند، در صدر اخبار فناوری و پیشرفت دنیا قرار دارد.

جامعه‌ی ایران در حال خالی شدن از متخصصان علوم مختلف از علوم پزشکی تا علوم مهندسی و فناوری اطلاعات و ارتباطات است. متخصصانی که نتیجه‌ی صرف سال‌ها وقت و هزینه خود و جامعه هستند و وجود و حضورشان برای جامعه و کشور نیاز و ضرورت است. بسیاری از نخبگان می‌روند و امیدی به برگشت آن‌ها نیست. ابراز نگرانی و هشدار کارساز نیست. باید در این زمینه‌ چاره‌اندیشی مناسبی صورت گیرد. بسیاری از عوامل مهاجرت اگر چه روشن هستند اما باید بیشتر مورد واکاوی قرار گیرند و رفع شوند. متخصص، نخبه و هر نوع سرمایه‌ی دیگر علاقمند است در جایی قرار گیرد که اثربخش و اثرگذار باشد. اگر سرمایه‌های انسانی، مادی و معنوی، خود را در جامعه‌ای بی‌اثر ببینند،‌ به سمتی خواهند رفت که اثرگذارتر باشند؛ به سوی آینده‌ای بهتر. چرا این فردای بهتر در وطن مهیا نشود؟


این خبر چقدر مفید بود؟

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

نویسنده غلامرضا یزدانی شواکند
منبع شماره ۱۰۴ امواج برتر

دیدگاهتان را بنویسید.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد، بخش‌های موردنیاز با * مشخص شده‌اند.