دگرگونیهای فضای مجازی و حقیقی بههم تنیده شدهاند و اهمیت بسیاری از فناوریها را روشن کردهاند. اسفندماه گذشته وقتی به گندزدایی سطحها پرداختیم و با دلهره دستگیرهی درها را چرخاندیم یا با نگرانی دکمههای آسانسور را فشردیم، کوچک و بزرگ همه به این میاندیشیدیم که کاش هوشمندی آنچه در اطراف ما وجود دارد، تا آنجا گسترش یابد که نیاز به انجام بسیاری از کارهای سادهی روزمره از بین برود. همان اسفندماه وقتی کرونا خیابانها را در سراسر دنیا قرق کرد و فروشگاهها را تعطیل نمود، باز آرزوی خریدهای مجازی همهی آنچه نیاز روزانهی ما را رفع میکنند، در دل همه شکل گرفت. دیدیم اینترنت و فضای مجازی که همواره ناهنجار و وهمانگیز نشان داده میشد، چه چاقوی دو لبهی پرکاربردی است که از نان شب هم واجبتر است. وقتی اسفند رو به پایان گذاشت هراس آموزش بر کلاسهای درس سایه انداخت و خواب مدیران در خوابمانده را برآشفت که از این پس با انبوه جمعیت آموزشپذیر و جویای دانش چه باید کرد؟ کلاسها به ناچار راه به همان شبکههای فیلتر شده بردند که پیش از این منبع و مرجع هنجارشکنی تصور میشدند و رواج گوشیهای هوشمند در دستان دانشآموزان دگرگونی باورناپذیری را در نوع نگرش همگانی در جامعه رقم زد. حوزهی سلامت و آموزش پیشقراولان استفاده از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی موجود و در دست ایجاد شدند و حوزهی اقتصاد و تجارت راه گسترش خود را در فضای دیجیتالی هموار دیدند. آنچه با منطق و گفتمان باید در سالهای طولانی برای دستیابی مهیا میشد، یک موجود نامریی در چشم بر همزدنی فراهم نمود. تا اینجا باید با وجود همهی تلخیهای کرونا در این زمینه از او سپاسگزاری کنیم. گسترش آنچه در آیندهای نزدیک به آن نیازمند بودیم، اکنون اجبار کرونا فراهم آورده بود.
دنیا، دنیای دیگری شده است. پیشرفتها و توسعهها مفهومهای تازهای یافتهاند و هوشمندسازی و اینترنت و فضای مجازی بیش از گذشته گذرواژهی پیشرفت و سلامت و آموزش و اقتصاد و تجارت و سیاست شدهاند و هیچ حوزهای و زمینهای نمیتوان پیدا کرد که زلف پریشان مشکلات و چالشهایش را به نوازش فضای مجازی نسپرده باشد. با وجود این همه دیدنیها و شنیدنیها و حسکردنیها اما تحریم این واژهی نامیمون همچنان بر همه چیز سایه افکنده است، ویروسی که بسیار پیشتر و بیشتر از کرونا شیوع یافته و کشف نمونههای داخلی و خارجی آنهم بارها و بارها اعلام شده بود. ویروسی که نمونهی داخلی آن بسیار آزاردهندهتر از گونههای خارجی آن، بر گونههای جامعه نواخته میشود و گویی هیچ نهادی برای پیشگیری از شیوع نوع داخلی آن گامی بر نمیدارد و به فکر ساخت واکسنی برای آن نیست. گونهای پر جهش و پر چالش که نوع تفکر حاکم در بخش دولتی آن را گسترش داده تا بسیاری از زیربناهای اقتصادی بخش خصوصی را تخریب نماید یا به بن بست بکشاند.
آسیبهای ناشی از تحریمهای داخلی آنجا که به اینترنت و فناوری اطلاعات و فضای مجازی میرسد، برای همگان قابل درک و تحلیل است. چه کسانی که این روزها برای خرید سختافزارهای هوشمند مورد نیاز خود و فرزندانشان با چالش روبهرو شدهاند و چه کسانی که پیش از این کسب و کارهای دیجیتالی خود را راهاندازی و در شبکههای مجازی گسترش دادهاند و به یکباره با محدودیتها، آنهمه تلاش و انرژی و زمان را بر باد رفته دیدهاند و باز تلاشی دوباره برای ساختن زورقی بر دریای متلاطم فضای مجازی اینبار با مهاجرت به شبکهی اجتماعی دیگری آغاز کردهاند. گسترش بدافزارها در قالب فیلترشکن و فیلترشکن برای نقض حریم خصوصی، آسیب آزاردهنده و ادامهداری است که ریشهکنی آن از فضای مجازی بسیار سخت و شاید ناممکن باشد. اینها آثار همان تحریمهای داخلی است و امروز وقتی یک شبکهی خارجی باج خواهی اطلاعاتی مینماید تا از حریم خصوصی کاربران کسب و کار هوشمند راه بیندازد، با دستان خالی کاربران روبهرو میشویم که نمیتوانند مانند بسیاری از کاربران دیگر کشورها از حق انتخاب برخوردار باشند.
باید تصمیمگیران و نهادهای تصمیمگیر این اطمینان را بهوجود بیاورند که تصمیم آنها در همهی حوزههای حقیقی و مجازی، از جنس تحریم داخلی و تهدید کسب و کارها نیست و باعث گسترش بدیهای بیشتری در جامعه نمیشود. آنچه بهعنوان تصمیم کارشناسانهی مبتنی بر مطالعه و بررسی کامل و جامع مورد انتظار جامعه است، نه بهدور از خرد و نه غیرمنطقی است. آنچه در فضای مجازی بدون هیچ پاسخ قانعکنندهای بهوجود آمده است، با زمزمههای هر روزهی تداوم و گسترش آن، به تهدید و نگرانی فکری و شغلی مردم جامعه منجر شده است. اظهار نظرهای غیرکارشناسانه این فضای نگرانی را تشدید مینماید که باز اتفاقی در راه است که در این بحران اشتغال و بیکاری و اقتصاد، تحدیدی دیگر بدون عاقبتاندیشی و چارهاندیشی برای جایگزین مناسب، رشتههای بسیاری را پنبه خواهد کرد.
«توان بر تو از جور مردم گریست. ولی چون تو جورم کنی چاره چیست؟»
شتاب فزایندهی فناوریها فرصت اشتباه و تکرار اشتباه، فرصت تصمیمگیری نامناسب یا اجرای نامناسب تصمیمها و فرصت ایستادن را از تمام جامعهها گرفته است. ما بهدلیل شرایط خاص منطقهای و کشوری و به استناد همان جملهی معروف «برهه حساس کنونی» در این زمینه فرصت هیچ اشتباه و فرصتسوزی دیگری نداریم. برای جبران آنچه از تحریمها و تهدیدهای خارجی بر ما گذشته است، باید پس از رفع تحریمها زمان بسیاری صرف شود. اما برای رفع تحریمهای داخلی، نیازی به تصمیمگیری خارجی وجود ندارد و برای جبران آن تنها باید تصمیمهای درست گرفته شود. تصمیمی که قبل از هر چیز منافع همهی مردم را تامین کند و کسب و کار و آسایش آنها را با تحدید و بحران مواجه نسازد.
نهادهای تصمیمگیر باید به آنچه خردورزان و کارشناسان دلسوز جامعه در زمینهی فرصتهای به وجود آمده در فناوریهای نوین گوشزد میکنند، توجه بیشتری نشان دهند و اگر از آنها بهطور مستقیم در نهادهای تصمیمساز استفاده نشده است، دستکم با بهکار بستن دیدگاههای کارشناسانه و علمی، آنها را در تصمیمگیریهای مهم سهیم کنند. تصمیمهای شتابزدهی گذشته، فرصتهای از دست رفتهی فراوانی را به یادگار گذاشته است. به اعتقاد کارشناسان داخلی و خارجی و آنچه به روشنی در سطح دنیا مشاهده میکنیم، ایران از بهترین و کارآمدترین استعدادها در زمینهی فناوریهای نوین و بهویژه فناوری اطلاعات برخوردار است، بهجای تکیه بر اطلاعات ناقص و اشتباه، و به جای تکیه مداوم بر توان ناکافی و ناکارآمد برخی از نهادهای دولتی از این استعدادها در تصمیمگیریها استفاده کنیم تا فضایی بهتری برای اقتصاد و آیندهی کشور ایجاد شود. خصوصیسازی واقعی تنها به معنای واگذاری مالکیت اموال غیرمنقول دولت نیست. باید در برخی از زمینهها به ویژه فناوری اطلاعات و تولید محتوا در فضای مجازی که بارها ناکارآمدی بخش حاکمیتی در آن آزموده شده است، به مردم و بخش خصوصی تکیه شود. این حوزهها هرگز دستورپذیر نبودهاند. مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود.
دیدگاهتان را بنویسید.