دگرگونیهای تاریخ بشر پر تعداد هستند اما دگرگونیهای اساسی در شرایط بحرانی رخ دادهاند. اکنون دنیا در شرایط بحران قرار گرفته است و انتظار میرود دگرگونی در زمینههای مختلف زندگی بشر و نوع نگاه و نگرش او به دنیای پیرامون، فصل جدیدی را در زندگی انسان رقم زند. بیشک شرایط بحرانی بسیاری از انسانها را به سمت کسب اطلاعات جدید سوق میدهد و اکنون شبکههای اجتماعی و فضای مجازی که بیش از هر زمان در دسترس قرار گرفتهاند، نقشی تعیین کننده دارند.
بیشتر مردم اطلاعات مورد نیاز خود را از این فضا کسب میکنند و بدون توجه به درستی اطلاعات، آن را میپذیرند و نشر میدهند. گروهی فرصت بررسی آنچه به دست میآورند را ندارند و گروهی از مهارت لازم برای بررسی درستی مطالب برخوردار نیستند. در این شرایط گروههای مختلف از عطش جامعه استفاده مطلوب یا نامطلوب نموده و به تولید محتواهای مختلف میپردازند. بسیاری از این محتواها با هنرمندی و مهارت خاص و با استفاده ازابزارهای پیشرفته به گونهای تدوین و تولید میشوند که در نگاه نخست ممکن است کارشناسان را هم گمراه کنند. این مطالب در جهت دهی به حرکتها و شکل گیری جریانهای فکری اثرگذار هستند و گاهی از بین بردن موج تولید شده ناشی از آنها بسیار پرهزینه است.
در چنین شرایطی است که برخی بر این اعتقاد هستند باید فضای مجازی را محدود نمود تا گمراهیها و ترویج خرافههای علمی کاهش یابد، اما واقعیت این است که امروز زیستن بدون فضای مجازی ناممکن و حضور نداشتن در شبکههای اجتماعی و حذف آنها هم با هزینههای دیگری همراه است. به این ترتیب مراقبت و افزایش مهارت در استفاده از فضای مجازی و ابزارهای نوین موضوعی است که باید بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد تا این ابزارهای چند لبه بدون آسیب به کاربران در راستای اهداف مطلوب قرار گیرند.
شیوع ویروس کرونا بسیاری از نقصهای جامعه را آشکار ساخت و نشان داد در تجارت الکترونیک، بهداشت، درمان و پزشکی از راه دور و بهویژه در آموزش از راه دور و آموزشهای مجازی تا چه اندازه کمبودها میتوانند باعث سردرگمی و آزار جامعه شوند. بروز کمبودهای زیر ساختی اگر چه در حال حاضر بیشتر از سایر کمبودها خود را نشان میدهند اما نبود آموزش مناسب در زمینه استفاده از زیرساختها موضوع مهم دیگری است که نیازمند برنامهریزیهای طولانی مدت است.
زیرساختهای فیزیکی را میتوان در کوتاه مدت ایجاد نمود اما زیرساختهای آموزشی نیازمند زمان بیشتری هستند. ما در همهی سالهایی که فرصت داشتیم به سمت دولت الکترونیک، تجارت الکترونیک، آموزش و بهداشت و درمان الکترونیک و تولید محتوای دیجیتال حرکت کنیم، آن را یک کار شیک تلقی کردیم و هر روز اولویتهای دیگری جای پرداختن به آنها را گرفتند. گروهی در ادارهها و سازمانها با تصور کمرنگ شدن نقش خودشان با راهاندازی و شکلگیری فرایندهای دیجیتالی به مخالفت برخاستند و برای برخی دیگر شفافیتهای ناشی از فرایندهای الکترونیک و کوتاه شدن دست و محدود شدن اختیاراتشان ناخوشایند و نامیمون بود. با بروز و شیوع کرونا نخستین کسانی که در معرض خطر قرار گرفتند، همانها بودند که با این فرایندها مخالفت میکردند. اگر آن مخالفتها و کارشکنیهای ریز و درشت نبود، هم جامعه در استفاده از فناوریهای نوین از مهارت بیشتری برخوردار میشد و هم آمادگی برای مقابله با موج بحران بیشتر و مهیاتر از وضعیت کنونی بود.
بحران کرونا هم چنان ادامه دارد و حتی با یافتن راههای درمان مناسب و اثرگذار، مدت زمانی به نسبت طولانی برای کنار آمدن با این میهمان نامیمون نیاز است. زیرساختها هم چنان نیازمند تقویت هستند و آموزش و کسب مهارت برای استفاده از ظرفیتهای فناوری در اولویت قرار دارند تا کلاهبرداریهای مالی، تجاری و علمی کاهش یابند، مسیر راه یافتن خرافههای علمی به جامعه تنگتر شود و جامعه از آمادگی بیشتری برای مواجه با پدیدههایی از این دست برخوردار شود. کرونا اگر چه نخستین پدیده عالمگیر دنیای به ظاهر پیشرفته بود اما آخرین آن نخواهد بود، باید هوشیار بود و به هشدارها توجه نمود.
افزایش مهارتهای جامعه از جولان کارشناس نماها در زمینههای مختلف پیشگیری خواهد کرد و حضور نهادهای قوی، قابل اعتماد و و دارای اعتبار برای محتواسازی مناسب باعث خواهد شد مردم در برطرف ساختن عطش آگاهی خود کمتر از گذشته جذب محتواهای فریبندهی نامطلوب شوند. وقتی سخن از محتوای نامطلوب میشود، ناخودآگاه میپنداریم منظور همان محتوای غیراخلاقی و خرافههای اشتباه دینی است. اما باید توجه کنیم دانش غلطی که از راه فضاهای مجازی به جامعه تزریق میشود و دست به دست میچرخد میتواند جامعه را بسیار بیازارد، همانگونه که خرافههای غلط دینی و اخلاقی میتواند جامعه را به رنج و زحمت بیاندازد.
نقش رسانهها، کارشناسان و نخبگان حوزههای مختلف در این زمینه بسیار پررنگ است و بهرهگیری از ظرفیتها و قابلیتهای فناوریهای نوین باید در صدر اولویتهای آنان قرار گیرد. امروز دانستن و داشتن دانش به تنهایی نمیتواند راهگشا باشد و وقتی راهی برای انتشار درست و به موقع آن فرا نگرفته باشیم، نقاشی مار از نوشتهی مار پیشی خواهد گرفت و به جای دانش مطلوب، جهل بزک شده رواج خواهد یافت. دانش مطلوب چشم انسان را باز میکند اما جهل بزک شده، تعصب کور به همراه دارد و زدودن آثار آن از جامعه بسیار دشوار است. فناوریها با همان شدت که میتوانند صلح و رفاه و آسایش و آگاهی به ارمغان بیاورند، با همان شدت هم میتوانند جنگ و رنج و جهل را جایگزین آن کنند. همه چیز به انتخابهای خوب انسانهای خردمند و صاحب اندیشه وابسته است.
دیدگاهتان را بنویسید.