پارادوکس شرکت‌های دانش‌بنیان و پژوهش‌های دولتی

مهندس محمد باقر سوزنجی
مدیرعامل شرکت صنایع توسکات خراسان

تولید علم و دانش از الزامات پیشرفت هر جامعه‌ای است. تولید محصول نیازمند علم و دانش و تولید علم و دانش نیازمند تحقیقات و پژوهش است. در دنیای فناورانه امروز هیچ محصولی بدون تکیه بر علم و دانش و پژوهش تولید نمی‌شود و هر محصولی در فرایند تولید خود نیازمند پژوهش در زمینه‌های مختلف است که مهم‌ترین آن پژوهش‌های مربوط به بازار است. به عبارت ساده‌تر تولید یک محصول زمانی موفقیت‌آمیز خواهد بود که بر اساس نیاز بازار تولید شده باشد. بسیاری از محصول‌های تولیدی با این که از فناوری بالایی در ساخت بهره‌مند بوده‌اند اما به دلیل نبود تقاضا در بازار بدون استفاده مانده و با شکست مواجه شده‌اند.

پرسش‌هایی اساسی در این زمینه مطرح است؛

به اعتقاد نگارنده دانش باید بتواند باری از دوش جامعه بر دارد و اگر دانش‌بنیان به معنای واقعی اتفاق افتاده باشد و محصولی مبتنی بر دانش و تفکر تولید شده باشد، باید برای کشور آورده داشته باشد. چنین محصولی باید از چنان بازاری برخوردار باشد که نیازمند هیچ نوع حمایتی نباشد و بتواند علاوه بر نیازهای خود برای هزینه‌های تولید، بخشی از هزینه‌های جاری و عمومی کشور را هم با پرداخت عوارض و مالیات تامین نماید.

شرکت دانش‌بنیان نیز چنین شرکتی است که با اتکا به دانش خود می‌تواند مشکلات جامعه را حل کند، بخشی از نیروهای فعال جامعه را به کار مشغول نماید و بخش‌های دیگر جامعه را هم با تولید یک محصول با کیفیت که از استقبال خوبی برخوردار است مورد حمایت قرار دهد.
اکنون که بحث‌های بیشتری در زمینه حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان و محصولات دانش‌بنیان در جامعه مطرح شده است تا از معافیت‌هایی در عوارض، مالیات و تسهیلات برخوردار شوند، به نظر می‌رسد این موضوع با اصل دانش‌بنیان بودن در تعارض است.

به راستی دانش‌بنیان به چه معنا است و چرا تعریف ما از دانش‌بنیان با تعریف بقیه دنیا در این زمینه تفاوت دارد؟
چرا باید هزینه‌های شرکت‌های دانش‌بنیان از بودجه‌های عمومی دولت پرداخت شود و شرکت‌ها وقتی در دسته‌بندی‌های دانش‌بنیان قرار می‌گیرند از پرداخت تمام یا قسمتی از مالیات معاف شوند؟
پرسش دیگری که باید به آن پرداخته شود این است که؛

آیا بخش‌های دولتی وظیفه پژوهشی بر عهده دارند؟

نقش سازمان‌های دولتی در تولید محصول و پژوهش‌هایی که منجر به تولید محصول می‌شود چیست؟

  • در جامعه چه کسی وظیفه تولید محصول و البته قبل از آن انجام پژوهش‌ها و تحقیقات مربوط به آن را بر عهده دارد؟
  • نقش دولت در این میان چیست و چه وظیفه‌ای بر عهده بخش خصوصی گذاشته شده است؟
  • شرکت بخش خصوصی که بر مبنای پژوهش و دست‌یابی به دانش مربوطه به محصولی دست یافته است چه نقشی در استفاده از آن محصول دارد؟
  • اگر قرار است دانش از طریق تولید محصول به خلق ثروت کمک کند، از چه ویژگی‌هایی باید برخوردار باشد؟
  • اگر محصولی در جامعه از اقبال عمومی برخوردار نباشد و نتواند به خلق ثروت کمک کند، آیا می‌توان آن را محصول دانش‌بنیان دانست و شرکتی که دست به تولید چنین محصولی زده است را می‌توان شرکت دانش‌بنیان نامید؟

دولت‌ها باید چه نوع پژوهش‌هایی را دنبال کنند و در مورد چه موضوع‌هایی به پژوهش و تحقیق بپردازند؟
برای پاسخ به این پرسش‌ها باید به نقش دولت‌ها و وظایف سازمان‌های دولتی توجه شود. سازمان‌های دولتی مانند شرکت‌های برق، آب و گاز که خدمات عمومی را ارایه می‌نمایند وظیفه‌ای در قبال تولید محصول ندارند. در واقع نقش و وظیفه‌ی آن‌ها ارایه خدمات مطلوب در حیطه فعالیت‌های خودشان است. در این صورت دولت و سازمان‌های دولتی باید برای اصلاح چارچوب‌ها، رفتارها، فرایندها و مقررات خود کار تحقیقاتی انجام دهند تا اگر از رفتار درستی برخوردار نیستند، به اصلاح رفتار خود اقدام کنند و بتوانند به نحو مطلوب‌تری به وظایف خود در ارایه خدمات بپردازند، همان‌طورکه یک سازمان یا شرکت تولیدی برای کسب درآمد و سود بیشتر باید به بهبود روش‌ها و فرایندهای خود اقدام کند.

اگر دولت به‌ویژه دستگاه‌های خدماتی وارد بحث‌های تحقیقات در تولید محصول شوند، یک تناقض اساسی پیش خواهد آمد. اگر محصول استراتژیک باشد، بخشی که برای دست‌یابی به چنین محصولی تلاش می‌کند، بخش خدماتی نیست و اگر بخش خدماتی است تولید محصول برای او معنا ندارد و در صورتی‌که به تولید محصول بپردازد، بی‌درنگ بحث سود و زیان مطرح می‌شود و به این ترتیب به رقیب بخش خصوصی که تولیدکننده محصول است تبدیل می‌شود. در حالی سازمان دولتی که بر اساس وظایف، مصرف‌کننده و مشتری محصول بخش خصوصی است، اکنون که به تولید کننده تبدیل شده است که در نهایت با استفاده از اختیارات حاکمیتی خود باعث ضربه و آسیب به بخش خصوصی خواهد شد. دولت در حالی‌که مشتری بخش خصوصی است نمی‌تواند رقیب او هم باشد. پس اگر به رقیب او تبدیل شد، بخش خصوصی را از میدان به در خواهد کرد چون بخش خصوصی به چاه نفت متصل نیست و از منابع محدود و اختیاراتی اندک برخوردار است.

اکنون بیایید حالتی را در نظر بگیریم که دولت وارد بحث تحقیقات برای تولید محصول می‌شود و یک پروژه تحقیقاتی برای یک شرکت دانش‌بنیان تعریف می‌کند تا او با تولید دانش و در نهایت تبدیل آن به محصول در گام نخست برای سازمان دولتی نمونه‌سازی از یک محصول خاص را انجام دهد. نمونه این محصول ممکن است در دنیا وجود داشته باشد یا بخواهد برای نخستین بار در دنیا تولید شود. نمونه‌سازی در گام نخست نیازمند زیرساخت است و یک محصول فناورانه را نمی‌شود در زیرزمین یک خانه مسکونی یا کارگاه یک شرکت نوپا نمونه‌سازی کرد، بلکه نیازمند تجهیزات و تشکیلات آزمایشگاه و زیرساخت قوی کارگاهی است. به‌گونه‌ای که می‌توان گفت آن‌چه برای ساخت اصولی فقط یک نمونه مورد نیاز است، برای تولید نمونه‌های بعدی نیز لازم و کافی خواهد بود. اگر بدون هیچ زیرساختی یک نمونه هم تولید شود و شخص یا شرکت، تمام دانش آن محصول را هم در اختیار بخش دولتی قرار دهد حاصل تحقیقات به یک سند تبدیل خواهد شد که باید مانند هزاران پایان‌نامه دانشگاهی بدون استفاده در کتابخانه بایگانی شود، چون دستگاه دولتی خدماتی قرار نیست کارخانه بزند و هرگز فقط به این دلیل که دانش فنی یک نمونه از یک محصول را کسب نموده است کارخانه تولیدی راه‌اندازی نخواهد کرد. اگر هم چنین کاری را انجام دهد دیگر مشتری بخش خصوصی نخواهد بود، چون مشتری که خودش تولیدکننده بشود دیگر مشتری نیست. در این صورت مانع پیشرفت بخش خصوصی خواهد شد. پس نمونه ساخته شده به درد سازمان دولتی نخواهد خورد و به همین دلیل است که نباید برای این کار اعتبار تحقیقاتی در نظر بگیرند.

کار تحقیقات برای تولید را باید کسی انجام دهد که ابتدا تحقیق در بازار و تحقیق در زیرساخت را انجام داده باشد و به عبارتی محصول نیازمحور باشد. بخش خصوصی در تمام دنیا نیاز محور است؛ یا نیاز را ایجاد می‌کند یا نیاز وجود دارد. به عنوان مثال گوشی‌های هوشمند، نیازی بود که از طریق یک کارآفرین دانش‌بنیان ایجاد شد و ساختار دنیا و الگوی زندگی مردم را در سراسر جهان تغییر داد. پیش از آن زیرساخت زندگی مردم و برنامه‌ریزی‌های تولیدی، صنعتی، اجتماعی و سیاسی آنان در نبود گوشی‌های هوشمند شکل گرفته بود و وقتی این نیاز ایجاد شد، زیرساخت‌ها هم بر اساس آن توسعه یافت به گونه‌ای که می‌توان گفت سه چهارم پیشرفت‌ها و توسعه‌ی دنیا بر اساس فناوری اطلاعات شکل گرفته است. این موضوع حتی استراتژی‌های نظامی را تغییر داد و در حال حاضر اگر یک گوشی هوشمند در دست یک سرباز قرار گیرد یا تراکم نیرو و ارتباطات در یک منطقه جنگی افزایش یابد، تمام برنامه‌ریزی‌ها و نقشه‌ی عملیات بر همان اساس تغییر می‌کند اما در گذشته دشمن برای به‌دست آوردن اطلاعات روش‌های مختلفی را برای نفوذ مورد استفاده قرار می‌داد.

امروز باید تولیدکننده به‌عنوان بخش خصوصی بازار محور باشد و نیازسنجی بازار را انجام دهد یا قدرت لازم برای تغییر بازار را ایجاد کند و وقتی این نیاز ایجاد شد، آمادگی برای سرمایه‌گذاری، ایجاد زیرساخت و فروش فراهم خواهد شد. اما بخش دولتی نیاز دارد خدمات دولتی برای تامین آب و برق و گاز دایر باشد. نمی‌شود تصور نمود که نیازی در کشور ایجاد شود و با وجود این‌همه دانشجوی اقتصاد و مهندسی، یک شرکت دانش‌بنیان برای برطرف کردن آن نیاز شکل نگیرد.

در این‌جا بحث یک محصول استراتژیک که بحث استقلال و وابستگی و بحث‌های اجتماعی و فرهنگی را در خود دارد دنبال نمی‌کنیم. برای دیگر محصولات اگر حاشیه سود خوبی برای تولید آن وجود ندارد، یک قاعده‌ی اساسی اقتصاد زیر سوال رفته است؛ قانون عرضه و تقاضا که می‌گوید با افزایش عرضه قیمت پایین می‌آید و با افزایش تقاضا قیمت بالا می‌رود.

گاهی از نیازی صحبت می‌شود که در جامعه وجود ندارد اما در سیاست‌های کلان کشور جای دارد. به‌عنوان مثال در بحث شبکه‌های اجتماعی حاکمیت اعتقاد دارد باید سرورها در کشور خودمان باشد تا اطلاعات به بیرون درز نکند. اما کسی حاضر به رقابت با شبکه‌های اجتماعی نشد چرا که از توان رقابتی برخوردار نبود و وقتی شبکه‌ای مانند تلگرام برای تمام دنیا کار می‌کند، یک شبکه‌ی اجتماعی که فقط به ایران محدود باشد نمی‌تواند با آن رقابت کند. در نتیجه درآمد نخواهد داشت و مشتری او کم خواهد شد و این کار اقتصادی نخواهد بود به همین دلیل کسی حاضر به سرمایه‌گذاری در این زمینه نیست و دولت باید به‌طور مستقیم وارد شود.

ما در تعریف شرکت دانش‌بنیان با یک مشکل اساسی روبه‌رو هستیم. در حال حاضر شرکتی به‌عنوان دانش‌بنیان پذیرفته می‌شود که یک کار علمی خاص برای یک محصول خاص انجام می‌دهد، این موضوع باید به تایید کارشناسان معاونت علمی ریاست جمهوری برسد. این کارشناسان که اغلب از استادان دانشگاه هستند با مراجعه به شرکتی که محصول دانش‌بنیان تولید می‌کند بررسی‌های لازم را انجام می‌دهند تا دانش‌بنیان بودن او را تایید کنند. برای این منظور باید شرکت، دانش فنی مورد استفاده را در اختیار کارشناسان قرار دهد تا مورد تایید قرار گیرد. وقتی مورد تایید قرار گیرد، می‌تواند از تسهیلات مربوط به شرکت‌های دانش‌بنیان مانند معافیت‌های گمرکی، مالیاتی، زمین ارزان برای احداث کارخانه و تسهیلات بانکی استفاده کند که همه از بودجه عمومی کشور هزینه می‌شود. وقتی همه‌ی این امتیازات داده شود، نوعی رانت ایجاد می‌شود.

اگر اعتقاد بر دانش‌بنیان بودن یک محصول است، به‌جای دادن این امتیازات که رقابت را بر گرفتن امتیازات متمرکز می‌کند، باید محصول تولید ملی بر اساس قیمت تمام شده‌ی محصول خارجی در داخل کشور خریداری شود تا حاشیه سود تولیدکننده داخلی افزایش یابد و بتواند تمام عوارض و مالیات آن‌ را هم بی کم و کاست پرداخت کند. در این صورت به‌جای رقابت در گرفتن امتیازات ویژه، رقابت برای فروش ایجاد خواهد شد که به نفع مشتری است و به ارتقای کیفیت محصول و صنعتی شدن کشور کمک خواهد کرد. از سوی دیگر متخصصانی که به‌جای مهاجرت به خارج، برای کار در کشور می‌مانند از چه دستمزدی برخوردار می‌شوند؟‌ آیا به‌جای اتلاف وقت شرکت‌های دانش‌بنیان و کارکنان سازمان امور مالیاتی برای استفاده از معافیت‌های مالیاتی به دلیل شفاف نبودن قوانین و عدم آگاهی مجری قانون به قانون، بهتر نیست قیمت محصول دانش‌بنیان با محصول مشابه خارجی موجود در بازار ایران برابری کند، درهای بازار برای فروش باز باشد و بازار گسترده‌ای پیش چشم تولیدکننده قرار بگیرد و شرکت‌ها بتوانند دستمزد واقعی متخصصان را پرداخت کنند؟

وقتی در کشور چند هزار شرکت دانش‌بنیان وجود دارد، اگر هر یک از این شرکت‌ها بتوانند اندکی ارزش افزوده ایجاد کنند به راحتی خواهند توانست کشور را دچار دگرگونی و رونق اقتصادی نمایند و ما را از اتکا به نفت بی‌نیاز سازند، اما اکنون با استفاده از امتیازات، بسیاری از آن‌ها به شرکت‌هایی تبدیل شده‌اند که برای بودجه عمومی کشور ایجاد هزینه کرده‌اند.

هیچ شرکت تولیدی را نمی‌توان نام برد که دانش‌بنیان نباشد. به‌عنوان مثال شرکتی که کفش تولید می‌کند، اگر بتواند کار رسانه‌ای انجام دهد، فعالیت خوب بازرگانی و فروش داشته باشد، کار تحقیقات بازار بکند و در مورد عملکرد خود برای سودآوری بیشتر کار تحقیقاتی و پژوهشی انجام دهد، همه‌ی این کارها جزو دانش است. تولید محصول فقط 10 درصد کار است و 90 درصد دیگر تحقیقاتی است که بر اساس آن می‌تواند محصول را بفروشد و بازار را در دست بگیرد. به اعتقاد نگارنده چنین شرکتی دانش‌بنیان است و می‌تواند وارد عرصه رقابت شود و شروع رقابت، کاهش قیمت‌ها، ایجاد اشتغال بیشتر و رونق اقتصاد بهتری را به دنبال خواهد داشت.

بنابراین در ارتباط با شرکت‌های دانش‌بنیان دو مشکل اساسی رخ داده است.

نخست استفاده از دانش فنی با شرایط موجود و محدودیت‌هایی که برای شرکت‌های دانش‌بنیان ایجاد شده و عدم آزاد بودن فضای اقتصادی و خرید و فروش و نبود بازار مناسبی که بتوانند بر اساس آن بازار تولیدی شکل بگیرد و سود مناسب برای شرکت‌های دانش‌بنیان ایجاد کند.

دوم رانت دانش‌بنیان بودن که باری بر بودجه عمومی دولت گذاشته است که با استفاده از نهادهایی مانند صندوق نوآوری و شکوفایی می‌توان محصولات دانش‌بنیان را به قیمت واقع خریداری نمود و از ایجاد رانت جلوگیری نمود.

وقتی زیرساخت‌های لازم فراهم نباشد، دانش‌بنیان کردن شرکت‌ها یک کار اصولی و درست نیست. در حال حاضر نبود آزمایشگاه‌های لازم برای تایپ تست محصولات شرکت‌های دانش‌بنیان داخلی، تولیدکنندگان دانش‌بنیان را در شرایط ناهموار اقتصادی و تحریم‌های همه جانبه برای گرفتن تاییدیه‌های فنی از آزمایشگاه‌های خارجی ماه‌ها سرگردان می‌کند تا با صرف هزینه‌های کلان و ارسال نمونه‌ی محصول و مستندات تولید که خود از جنبه‌های مختلف دارای اشکال است و اسرار تولیدکننده‌ی داخلی را در اختیار آزمایشگاه‌های خارجی قرار می‌دهد و خطر کپی‌سازی محصول دانش‌بنیان ایرانی را که در بسیاری از موارد نمونه‌ی خارجی آن هم وجود ندارد افزایش می‌دهد. این در حالی است که سرمایه یک شرکت دانش‌بنیان، دانش تولید شده و حق استفاده از سرمایه‌های معنوی این دانش است. از همه مهم‌تر این که قرار است این محصول در داخل کشور استفاده شود و ما برای استفاده از محصولی که خودمان تولید کرده‌ایم، یک نوع وابستگی به خارج از کشور ایجاد می‌کنیم که با اصل استقلال کشور منافات دارد. اگر قرار است محصول دانش‌بنیان کشور را از وابستگی نجات دهد برای تست آن‌هم باید روی پای خودمان بایستیم. بنابراین در جنبه‌ای دیگر و مهم‌تر از حمایت‌ها باید این زیرساخت‌های لازم را برای شرکت‌های دانش‌بنیان فراهم نمود.

این خبر چقدر مفید بود؟

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

نویسنده مهندس محمد باقر سوزنچي
منبع امواج برتر- شماره 95
برچسب ها

دیدگاهتان را بنویسید.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد، بخش‌های موردنیاز با * مشخص شده‌اند.