زیرساختهای انرژی و اطلاعرسانی در هر کشوری از مهمترین زیرساختها بهشمار میروند و امنیت ملی هر کشور در دنیای کنونی به این زیرساختهای مهم گره خورده است. تهدید هر یک از این زیرساختها میتواند زندگی را در هر جامعهای هر چند بهدور از فناوریهای پیشرفتهی روز باشد، با مشکل مواجه سازد. این تهدیدها گاهی نتیجهی عملیات خرابکارانه بیرونی و گاهی نتیجهی سهلانگاری و سادهانگاری درونی است، بی آنکه در نتیجهی آن تغییر چندانی حاصل شود. امروز که فناوری اطلاعات بر تمام جنبههای زندگی شهروندان چیره شده و تمامی امور روزمرهی زندگی را به خود وابسته کرده است، کوچکترین رخداد کنترل نشده در عرصهی فضای ارتباطیِ مخابراتی و مجازی میتواند به پیامدهای بزرگ همه جانبهی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تبدیل شود به گونهای که کوچکترین امور روزمره زندگی را نیز به تعطیلی و توقف بکشاند. از سوی دیگر هر نوع گسستگی در تامین انرژی هم میتواند همین پیامدها را در زندگی شهروندان رقم بزند و در مرکزهای حساس جان انسانها را به خطر اندازد. اما صنعت برق در دنیای صنعتی امروز محل تلاقی انرژی و فناوری اطلاعات و ارتباطات شده است. درهم تنیدگی این دو در بسیاری موارد بهگونهای است که نبود، کمبود یا توقف یکی از آنها، حتی بودن دیگری را بیاثر مینماید. در چنین شرایطی وظیفهی برنامهریزان، سیاستگذاران، مجریان و دستاندرکاران در هر دو حوزه بسیار سنگین و حساس است و غفلتی هر چند اندک، میتواند زیانها و آسیبهای غیر قابل جبرانی را بر اقتصاد، فرهنگ و امنیت تحمیل نماید.
حملههای سایبری پدیدههای تازهای نیستند و در تمام کشورها رخ مینمایانند. امنیتیترین و کارآمدترین سیستمهای رایانهای و حفاظتی هم در برابر حملههای سایبری بارها آسیبپذیری خود را نشان دادهاند. اما تکرار پیدرپی آن در سازمانهای مختلف زنگ هشدار را برای توجه بیشتر به امنیت سایبری به صدا درآورده است. با پیشرفتهتر شدن سیستمهای تولید، انتقال، توزیع و مصرف انرژی الکتریکی و هوشمندی شبکهها بر بسترهای مخابراتی و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در هدایت و پایش شبکههای برق و نیروگاهها و بخشهای دیگر انرژی، آسیبپذیری آنها در برابر حملههای سایبری هم افزایش یافته است و نیازمند توجه جدی و پیشگیرانه است. اگر چه در سایر بخشهای صنعتی، تجاری و عمومی هم حملههای سایبری اخیر خسارتهای مادی و معنوی از خود به جای نهاده و آسیبپذیری آنها را آشکار نموده است، اما بیتوجهی به امنیت سایبری در موضوع انرژی پیامدهای هولناک و بسیار بزرگتری دارد. در اصول مهندسی و بسیار هم به تجربه آموختهایم که حتی یک هشدار کوچک هم نباید نادیده گرفته شود اما با وجود هشدارهای بزرگ آنهم در موضوعهایی که به امنیت ملی یک کشور مربوط میشود، بیتوجهی خطایی نابخشودنی است چه در موضوع انرژی باشد و چه در بحث فناوری اطلاعات و ارتباطات یا سایر جنبهها و زمینههای امنیتی. اما به قول فروغ فرخزاد گویی تا سرمان به سنگ نخورد، معنای سنگ را نمیفهمیم. اکنون استفاده از نیروهای متخصص و کارآمد و توجه به هشدارهای کارشناسان بدون در نظر گرفتن مسائل گروهی و حزبی و نظارتهای چند لایه برعملکردهای اشخاص و سیستمها به یک ضرورت ملی تبدیل شده است و برخورد سادهانگارانه با موضوع مهمی مانند امنیت سایبری به معنای بازگذاشتن مرزها در برابر تهاجم دشمن و نابودی زیرساختهای کشور است.
در موضوع انرژی الکتریکی هم بیتوجهی به سرمایهگذاری و تعطیلی طرحهای توسعهی صنعت برق که برخی ناشی از اقتصاد نابسامان برق و برخی دیگر نتیجهی رفتارها و عملکرد احساسی، سیاسی و بدون کارشناسی بوده است، صنعت برق را بهگونهای گرفتار نموده که خروج از آن نیازمند سرمایهای هنگفت و از آن مهمتر نیازمند صرف زمان است. چگونه میشود از کنار نتیجهی سادهی حاصل جمع و تفریق رشد مصرف و رشد ظرفیتهای تولید بیتوجه عبور کرد و به آینده نیندیشید؟ با وجود هشدارهای جدی کارشناسان در زمینهی پیامدهای تعطیلی طرحهای توسعه بدون توجه به نیاز رو به رشد کشور در زمینهی انرژی الکتریکی، گویی هیچ گوش شنوایی نه در دولت و نه در مجلس هشدارها را نشنید. امروز در حالی که هر لحظه فاصلهی بین ظرفیت نیروگاههای خسته و فرسودهی نیمهجان که به سختی انرژی را به رگهای شبکه تزریق میکنند با نیاز انرژی بیشتر میشود، با هر موج گرما و افزایش مصرف برق، نگرانی از خاموشی بر صنعت برق حاکم میشود و برنامهریزی برای آینده را سختتر میکند. در همین سالهای نزدیک پیش رو باید افزون بر جبران کمبودهای فعلی که انباشت بیتوجهیِ گذشته است، برای تامین رشد مصرف نیز برنامهریزی شود، در حالیکه بودجههای موجود توان تامین هزینههای مورد نیاز را ندارند و سیاستهای اشتباه و بدعهدیهای گذشته، اعتماد به سرمایهگذاری بخش خصوصی در تولید انرژی الکتریکی را اگر نگوییم از بین برده، به شدت کاهش داده است. در همین شرایط بحرانی صنعت برق انتقادهایی هم نسبت به برنامههای اعلام شدهی وزارت نیرو برای تامین کسری تراز انرژی از طریق نیروگاههای تجدیدپذیر و ساخت نیروگاه توسط صنایع مختلف وجود دارد. فرصت تکرار آزمونهای پرخطا از دست رفته است و صنعت برق به برنامههایی با کمترین خطای ممکن نیازمند است و این مهم جز به اجماع کارشناسان و دلسوزان و شنیدن صدا و هشدار متخصصان ممکن نخواهد شد. اگر در بر همان پاشنهی آشیل قبلی بگردد، نتیجهای فراتر از گذشته حاصل خواهد شد اما این بار در جهت منفیتر شدن تراز انرژی در کشوری که باید بر مدار توسعه قرار گیرد و عقبماندگیهای ناشی از تحریم و بیبرنامگی را هم جبران نماید.
برای انجام بسیاری از کارها زمان گذشته و فرصتها از دست رفته است، اکنون و در گام نخست باید با اقدامهای سنجیده به مدیریت بحران بپردازیم تا شرایط از آنچه امروز هست بحرانیتر نشود و پس از آن با افزایش سرعت توسعه، گامهای جبرانی را هم در حوزهی برق و انرژی و هم در حوزهی سایبری و فناوری اطلاعات، بزرگتر برداریم.
دیدگاهتان را بنویسید.