معاون وزیر ارتباطات گفت: چالش اصلی اقتصاد دیجیتال در ایران نه در سطح هسته مرکزی بلکه در سطح همراهسازی صنایع بزرگ منبعمحور ایران برای پیوستن به «تحول دیجیتال» است.
«اقتصاد دیجیتال» فروشی
واژهها گاهی برای فراموش کردن مفاهیم بزرگ کافی هستند. خیانتی که واژهها گاه به مفاهیم میکنند برابر با قتل آن مفهوم است؛ به خصوص وقتی بازار مکاره فروش واژهها داغ باشد.
گاهی برخی واژهها چنان مد میشوند که پسوند و صفت و مضافالیه هر واژه دیگری میشوند؛ مثل همین واژههای «هوشمند» و «دیجیتال» که همنشین هر واژهای میشوند. آنقدر که گاه دوست داری فریاد بزنی بر سرشان: «این چنین با همه درساختهای یعنی چه؟»
دیجیتال و هوشمند این روزها واژههای محبوبی هستند برای شعارسازیها و به همین دلیل است که «هرکسی از ظن خود شد یار» او!
اقتصاد دیجیتال چیست؟
فناوری اطلاعات همه چیز را به رنگ خویش درآورده است؛ از کارهای روزمرهای مانند «گرفتن یک تاکسی دربست» که با اپلیکیشنهایی مانند اسنپ و تپسی است تا «دیدن فیلم» از روی فیلیمو و نماوا و … تا «کارهای بانکی» از طریق آپ و ۷۸۰ و همراهکارت و …
همه اینها در مرزی میان فناوری اطلاعات و فعالیتهای سنتی غوطهور هستند؛ اما دامنه اقتصاد این حوزهها تاکجاست و در ایران تا چه اندازه است؟
این غوطهوری در سه سطح قابل تفکیک است:
سطح۱: هسته مرکزی
در مرکز اقتصاد دیجیتال شرکتهای فناوری ارتباطات و اطلاعات (ICT) نشستهاند. از اپراتورهای موبایل گرفته است تا شرکتهایی که خدمات میزبانی و ابری ارایه میدهند. شرکتهای نرمافزاری که توسعه نرمافزارها را نیز بر عهده دارند در این مرکز هستند.
سهم اقتصادی این هسته مرکزی البته بزرگ نیست و در کشورهای مختلف بین دو تا پنج درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) است و در ایران در سال گذشته رسیده است به ۳.۴ درصد که نسبت به سال ۹۵ رشد ۵۲ درصدی را تجربه کرده است (در برابر با رشد اقتصادی منفی چهار درصد سال ۹۷).
سطح۲: تعریف محدود اقتصاد دیجیتال (Narrow Scope of Digital Economy):
اما اقتصاد دیجیتال تنها شامل شرکتهای فناوری اطلاعات نمیشود؛ بلکه شرکتهایی مانند اسنپ و تپسی با استفاده از فناوری اطلاعات شکل گرفتهاند؛ هرچند در حوزه حملونقل فعال هستند. به عبارتی جزو آن شرکتهای هسته (سطح۱) قرار نمیگیرند. به همین دلیل درآمد آنها جزو درآمد بخش فناوری اطلاعات نیست؛ اما جزو درآمد «اقتصاد دیجیتال» قرار دارد.
به این ترتیب با شکلگیری این شرکتها سطح۲ یعنی سطح کاربری و بهکارگیری فناوری اطلاعات شکل میگیرد.
هر چه جامعهای بتواند بهتر از سایرین از زیرساخت هسته مرکزی (سطح۱) بهره ببرد، کیفیت زندگی و همزمان خلق ثروت را ارتقا خواهد داد.
سهم سطح ۲ (اقتصاد دیجیتال محدود) میتواند به ۵ تا ۱۰ درصد از GDP برسد. در ۲۰۱۷ در کشوری مانند امریکا این سهم ۶.۹ درصد و چین ۶ درصد بوده است. در ایران نیز در سال گذشته این سهم به ۶.۵ درصد رسیده است و نسبت به سال ۹۵ رشد ۷۱ درصد داشته است.
سطح۳: تعریف فراگیر اقتصاد دیجیتال یا اقتصاد دیجیتالیشده (Digitalized Economy):
بهکارگیری فناوری اطلاعات در صنعت و افزایش ارزشافزوده محصولات یا کاهش هزینهها از طریق اتوماسیون یا رباتیک یا حتی بهرهگیری از نظام اداری مرتبط منجر به شکلگیری این سطح از اقتصاد میشود.
آنچه با نام صنعت۴.۰ (Industry۴.۰) شناخته میشود در همین سطح۳ از اقتصاد دیجیتال است. سهم این بخش میتواند به ۱۵-۳۰ درصد از کل GDP برسد.
چالش اصلی در نوسازی صنایع سنتی و منبعمحوری مانند فولاد یا انرژی یا پتروشیمی در همین سطح۳ بروز میکند. هر چه دسترسی به منابع ارزانتر باشد، تمایل و اجبار برای بهروز شدن و استفاده از ابزار فناوری اطلاعات کاهش مییابد.
چالش کلیدی اقتصاد دیجیتال در ایران
به این ترتیب شرکتهای فعال در هسته مرکزی ICT در حقیقت زیرساخت اولیه رشد اقتصاد دیجیتال هستند؛ هرچند ممکن است این هسته مرکزی به اندازه کافی رشد بیابد ولی سایر سطوح هیچ رشدی نداشته باشند.
به عبارتی رشد هسته مرکزی الزاما منجر به رشد اقتصاد دیجیتال نمیشود و در سطوح ۲ و ۳ اقتصاد دیجیتال در کنار رشد هسته مرکزی لازم است تا زمینههای حقوقی و قانونی برای این گذار ایجاد شود.
چالش اصلی اقتصاد دیجیتال در ایران نه در سطح هسته مرکزی بلکه در سطح همراهسازی صنایع بزرگ منبعمحور ایران برای پیوستن به «تحول دیجیتال» است.
«تحول دیجیتال» از طریق ابزارهایی مانند تنظیمگری، ارتقاء استانداردها و افزایش قیمت منابع اولیه و مشوقهای استفاده از فناوری امکانپذیر است؛ ابزارهایی که بیشتر نیاز به تغییر چارچوبهای ذهنی مدیران دارد و تنها از طریق شکلگیری نسل نوگرایی از مدیران امکانپذیر است.
دیدگاهتان را بنویسید.