آشکارسـازی ناکارآمدی‌ها در ناترازی انرژی

آشکارسـازی ناکارآمدی‌ها در ناترازی انرژی

از سال 1284 خورشیدی که امین‌الضرب نخستین کارخانه‌ی برق خصوصی ایران را به قدرت 400 کیلووات در خیابان چراغ برق تهران بازگشایی کرد، 120 سال می‌گذرد. کارخانه‌ای که فقط 6 ساعت در شبانه‌روز به ثروتمندان برق می‌فروخت. در سال 1316 خورشیدی یک نیروگاه 6400 کیلوواتی برای برق تهران راه‌اندازی شد و از سال 1320 درخواست مردم که بسیاری تا پیش از آن علاقه‌ای به استفاده از برق نداشتند، برای خرید انشعاب برق بالا گرفت تا آن‌جا که تا سال 1341 در تهران 32 شرکت خصوصی برای تامین برق شکل گرفتند. در سال 1342 برای یکپارچه‌سازی فعالیت شرکت‌های تولید و توزیع برق زیر نظر دولت، وزارت آب و برق تاسیس شد. تا سال‌های پایانی دهه 50 خورشیدی تنها 4400 روستا برق‌دار شده بودند ولی بیشتر شهرها برق داشتند. در دهه 60 هم‌زمان با ادامه‌ی برق‌رسانی به روستاها، بالارفتن تقاضای مصرف و شرایط جنگ خاموشی‌ها رونق یافتند که تا سه سال پس از جنگ هم ادامه داشتند اما در سال‌های‌آغازین دهه 70، ایران شبکه‌ی برق توانمندی داشت که در آن خاموشی‌ها بسیار اندک بودند و در دهه 80 و 90 شبکه‌ی برق باز هم پیشرفت کرد و تمام روستاهای بیش از 10 خانوار برق‌دار شدند.

اما به ناگاه ورق برگشت و اینک پس از 120 سال، این نگرانی وجود دارد که اگر کاری در خور و شایسته انجام نشود، شاید مانند همان 120 سال پیش، تنها در 6 ساعت شبانه‌روز همگان از برق بهره‌مند شوند. ناترازی در بخش انرژی که واژه‌ی آراسته و پیراسته‌ی ابرچالش و بحران و ورشکستگی است، ساخته و پرداخته‌ی همان دیدگاهی است که باور داشت برای 200 یا ۳۰۰ ساعت اوج مصرف سالانه، از نظر اقتصادی خردمندانه نیست نیروگاهی ساخته شود، نگرشی که در تابستان 1404 بر پایه‌ی برآوردها کشور را با 25 هزارمگاوات کمبود برق در شبکه روبه‌رو ساخت. اکنون از دل همان وزارتخانه که ساخت نیروگاه را در منطقه‌ای که همه‌ی همسایگان با کمبود برق روبه‌رو هستند و می‌توان با ساخت نیروگاه و فروش انرژی به همسایگان و چه بسا آن‌سوترها، سودآوری و ارزآوری و امنیت منطقه‌ای به‌دست آورد را کاری نابخردانه می‌دانست، در حالی‌که وظیفه‌ی قانونی آن تامین و توزیع برق برای شهرها و روستاها است، تراوش ذهنی دیگری، بخش صنعت را به تامین برق مورد نیاز خود فرا می‌خواند تا بسیاری از صنعتگران را وادار نماید به گفتن این سخن که: اگر ما قرار است خودمان تامین‌کننده‌ی برق باشیم، وزارت نیرو به چه کار آید؟

بسیاری از کارشناسان ناترازی انرژی را پیامد ناکارآمدی مدیریتی، تعرفه‌های دستوری و دیدگاه‌های کوتاه‌مدت در موضوع توسعه می‌دانند، همان ناکارآمدی که به‌گونه‌ای دیگر در سخنان رییس‌جمهور پزشکیان آمده است وقتی از ادغام برخی وزارتخانه‌ها و کاهش ساعت کاری کارکنان دولت می‌گوید.

همان دیدگاهی که ساخت نیروگاه را برای تامین برق ۳۰۰ ساعته‌ی اوج مصرف کاری غیر اقتصادی می‌دانست امروز باید گزارش‌ هزینه‌کرد نهادهای گوناگون برای تامین برق مورد نیاز را مطالعه کند و ببیند این دیدگاه چه بر سر بخش انرژی کشور و بودجه‌های نهادها برای تامین برق آورده است. اگر نمی‌خواهد به درد دل وزیر صمت و دیگر اعضای کابینه یا صنعتگران و مردم و هزینه‌های سرسام‌آوری که برای تامین برق یا زیان‌های ناشی از نبود برق و خاموشی می‌پردازند گوش دهد، دست‌کم پای صحبت وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بنشیند که از ابتدای سال 1404 بیش از 1000 میلیارد تومان برای پایدارسازی برق بیمارستان‌ها هزینه کرده‌است تا اگر روزگار توانست عقربه‌های زمان را به گذشته برگرداند، آن دیدگاه نابخردانه را ویرایش نماید و اکنون که چنین نمی‌شود و با هزار بیان به پذیرش ناکارآمدی‌های خود پرداخته‌اند، از دخالت‌های هزینه‌ساز بخش دولتی پرهیز نمایند و بگذارند بخش خصوصی با ورود به پروژه‌ها، چالش‌ها را به‌صورت ریشه‌ای درمان نماید. هنگام خصوصی‌سازی صنعت برق فرا رسیده است و بخش دولتی حالا که ناکارآمدی‌های خود را به زبان می‌آورد، بگذارد خصوصی‌سازی واقعی در این مهم‌ترین زیرساخت کشور رخ دهد و به‌جای دردست گرفتن پروژه‌ها، به بخش خصوصی اعتماد کند و کار را به آن‌ها بسپارد.

روی دیگر ناترازی آشکار شدن ناکارآمدی‌ها در بخش‌های دیگر است. همان بخش بیمارستانی که به آن اشاره شد این پرسش را در ذهن ایجاد می‌نماید که آیا بر پایه‌ی استانداردها، بیمارستان‌ها نباید از سامانه‌های پشتیبان مانند سامانه برق بدون وقفه برخوردار باشند تا در هنگام قطع برق شبکه، خدمات بیمارستانی متوقف نشود، مگر این‌که آن‌چه هزینه شده است برای سامانه‌های دیگری باشد. برخی دیگر از بخش‌ها هم هنگام خاموشی با مشکلات پرشمار دیگری روبه‌رو می‌شوند. بسیاری از سامانه‌های مخابراتی و اینترنتی با قطع برق شبکه از کار می‌افتند و اگر مشترکی از راه دیگری برق مورد نیاز را تامین نماید، مشکل نبود ارتباط و اینترنت پابرجا می‌ماند.
مشکلات ناشی از قطع برق در سامانه‌های کنترل ترافیک را هم بیشتر مردم تجربه کرده‌اند. کارت‌خوان‌ها و ترازوهای دیجیتال هم در بسیاری از فروشگاه‌ها به همان وضعیتی دچار می‌شوند که درهای برقی و آسانسورها با آن‌ها روبه‌رو می‌گردند.

ده‌ها نمونه‌ی دیگر را می‌توان برشمرد که در آن‌ها رعایت استانداردها و ایجاد سامانه‌های پشتیبان در پشت پرده‌ی شبکه‌ی قدرتمند برق دهه 80 و 90 خورشیدی به فراموشی سپرده شده بود و امروز که روز مبادای ناترازی رخ نمایان کرده است، کیش و مات شده‌اند. باشد که درس‌های ناترازی، راه آینده را هموارتر و ایمن‌تر کند.


این خبر چقدر مفید بود؟

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

نویسنده غلامرضا یزدانی شواکند
منبع شماره ۱۱۶ امواج‌برتر

دیدگاهتان را بنویسید.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد، بخش‌های موردنیاز با * مشخص شده‌اند.