هیچ برنامهی توسعهی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بدون توجه به زیرساختهای انرژی به نتیجه نخواهد رسید. وضعیت تامین انرژی در کشور مرز بحران را پشت سرنهاده است و قطعی برق و گاز صنایع که مهمترین عامل رونق اقتصادی هستند بخش تولیدی کشور را بهعنوان موتور محرک سایر بخشها با مشکل روبهرو ساخته است.
در این شرایط توسعهی انرژیهای تجدیدپذیر به عنوان یک راهکار سریع برای حل بحران انرژی که بر اساس برنامههای محوری و برنامهی توسعه در دولت سیزدهم در دستور کار قرار گرفت باید در دولت چهاردهم هم همچنان با قوت و شدت بیشتر پیگیری شود و برنامههای بلندمدت دیگری برای توسعهی نیروگاهها با مشارکت بخش خصوصی و سرمایهگذاران داخلی خارجی این بخش پیگیری شود. صنعت برق کشور به شدت نحیف و لاغر شده است و توجه به زیرساختهای این صنعت هم در بخش تولید، هم در بخش انتقال و هم در بخش توزیع با تکیه بر فناوریهای پیشرفتهی روز دنیا باید در اولویت برنامههای دولت و شاید نخستین اولویت قرار گیرد. مشکل تامین انرژی تا آنجا پیش رفته است که راهاندازی واحدهای صنعتی جدید حتی آنها که میخواهند و میتوانند به حل بحران انرژی در کشور کمک کنند با چالش و مانع روبهرو ساخته است و بسیاری از واحدها در انتظار واگذاری انشعاب و برقدار شدن قرار گرفتهاند و تمام این چالشها بر اساس باور کارشناسان و صاحبنظران ناشی از اقتصاد نابسامان و ناتراز برق است.
صنعت برق زیرساخت تمام زیرساختهای کشور است و با وجود منابع و استعدادهای سرشار در بخشهای مختلف ایران باید اکنون در شرایطی قرار گیرد که نه تنها برای صنایع و مصرف داخلی خود مشکلی نداشته باشد که بتواند در تامین انرژی کشورهای منطقه هم نقشی پر رنگ و کلیدی ایفا نماید. کاش در مناظرهها و گفتوگوهای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری نمایندگانی از صنایع و بهویژه بخشهای مختلف صنعت برق برای طرح پرسش از نامزدها حضور داشته باشند و بهطور مشخص و جدی برنامههای آنان را برای این مهمترین موضوع اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، رفاهی و امنیتی کشور مورد واکاوی و بررسی قرار دهند؛ موضوعی که اگر به فوریت به آن توجه نشود و در جهت حل آن اقدامی صورت نگیرد تمام برنامههای دیگر را اگر نگوییم بی اثر، تحت تاثیر قرار خواهد داد.
وزیر نیروی آینده چه کسی خواهد بود و برای رفع ناترازی انرژی الکتریکی و به سامان کردن اقتصاد برق چه خواهد کرد؟
دیدگاهتان را بنویسید.